رهاورد

محلی برای اشتراک تجربیاتم در زبان

رهاورد

محلی برای اشتراک تجربیاتم در زبان

 من اصلا فاز مهدی رو نمیفهمم. 

.I just cant make Mehdi out

 

خیلی خسته بودم (حوصله آشپزی نبود) تصمیم به گرفتم بیرون غذا بخورم.

I was tired to cook i decided ti eat out.

 

علی سلام رسوند.

Ali sent his love.

give my love to Ali when you saw him

 

شیر ها رو نذاری یخچال فاسد میشه ها

the milk will go off if u dont put it in the fridge.

 

زنگ ساعت 6 به صدا در میاد.

The alarm will go off at 6 a.m

 

اون خیلی آرمان گرا است

He is very idealistic.

 

محصولات فست فودی داره دنیا رو تسخیر میکنه.

Fast  food out lets seem to have take over the world

 

سعی کردم باهاش تماس بگیرم ولی نتوسنتم.

.I tried to phone Her but I coudnt get through

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی