رهاورد
محلی برای اشتراک تجربیاتم در زبان
رهاورد
محلی برای اشتراک تجربیاتم در زبان
خانه
درباره من
ترجمه و معنی check in//
۰۲/۰۸/۲۹
۰ نظر
Ali Hadian
محل پذیرش (هتل، فرودگاه و...)
باجه نشان دادن بلیت و تحویل بار
1.There was a long line at check-in.
1. محل پذیرش، صف طولانی داشت.
We've checked in at the hotel.
2. ما در هتل پذیرش شدهایم.
تحویل دادن (چمدان در فرودگاه و ...)
We checked in our luggage and went through to the departure lounge.
2. ما چمدانهایمان را تحویل دادیم و به سالن انتظار (پروازهای خروجی) رفتیم.
· I
checked
the book
in
on time.
کتاب را به موقع
تحویل دادم.
۱
۰
۰۲/۰۸/۲۹
Ali Hadian
ترجمه و معنی check in
نظرات
(۰)
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در
بیان
ثبت نام
کرده اید می توانید ابتدا
وارد شوید
.
نام *
پست الکترونيک
سایت یا وبلاگ
پیام *
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
کد امنیتی *
ارقام فارسی و انگلیسی پذیرفته میشوند
نظر بصورت خصوصی ارسال شود
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک میباشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.
پست الکترونیک برای عموم قابل مشاهده باشد
اخطار!