I was just wondering if you could help me with my essay.
(داشتم به این فکر کردم که آیا می تونی برای نوشتن مقاله م به من کمک کنی.)
I’m just wondering why she did that.
(فقط در عجبم که چرا همچین کاری کرد.)
I was just wondering if you’d like to come to my birthday party.
(داشتم به این فکر می کردم که آیا دوست داری به مهمونی تولدم بیای.)
No wonder I’m hungry. I haven’t eaten for almost all day.
(تعجبی نداره که گشنمه. تقریبا کل روز هیچی نخورده م.)
No wonder she’s so excited – this is her first time going on a trip on her own.
(هیجان زده بودنش تعجبی نداره – اولین باره که داره تنها می ره سفر.)
I’m wondering whether to go to the party or not دارم فکر میکنم برم مهمانی یا نه. . I’m wondering if I should take a taxi to work today. دارم فکر میکنم که باید امروز با تاکسی برم سر کار یا نه
نکته2: هرگاه بعد از I was wondering؛ دو کلمه: If و whether بیایید، دقیقا" یک قالب مودبانه و بسیار زیبا برای درخواست شما خواهد بود. . مثالز: I was wondering if I could take you to the cinema on Friday night. میشه (لطفا") (اگر مایل باشی) جمعه شب ببرم ات سینما؟؟؟؟ . I was wondering whether you’d be able to help me move house next weekend. میشه (لطفا") اگه برات زحمتی نیست در جابجایی خونه هفته دیگه کمکم کنی؟؟؟؟ . I was wondering if you’d mind writing me a letter of recommendation. میشه اگه ممکنه و برات زحمتی نیست یه توصیه نامه برام بنویسی؟؟ .
was wondering whether you would like to come to the theater with me?
میخواهم بدانم آیا دوست داری با من به تئاتر بیایی؟
I wonder if you would do me a favor?
میخواهم بدانم آیا لطفی در حق من میکنید؟
_فکری بودن، فکری ماندن (زبانگفتار)
He was wondering what to do.
فکری مانده بود که چه کند.
(شاپور اردشیرجی394: 1351)
_معطّل ماندن که
I am wondering what to answer.
ماندهام معطل که چه بگویم.
_ندانستن، مطمئن نبودن
I wonder whether they will arrive on time.
نمیدانم (= مطمئن نیستم) بموقع میآیند یا نه.
_شک داشتن (برایِ رساندنِ این نکته که نباید چنین باشد)
- Does she mean it? منظورش این بود؟
- I wonder (about that). شک دارم / نباید اینطور باشد / گمان کنم اینطور نباشد.