- ۰۲/۱۲/۱۰
- ۰ نظر
ما در ترجمه قرار نیست که عبارت به عبارت ترجمه کنیم.
مثال Take up your pallet
------------
I cant afford to run a car on my salary
It was so hot that the butter ran
The smoke makes my eyes run
The story runs that she poisened her...
The lease on my house has only a year t run
He used to run arms into other countries
---------------------------------
He drafted an agreement this week.
2 حالت میشه ترجمه کرد.
او یک قراردادی را ترجمه کرد (غلطه)
او یک قرارداد را ترجمه کرد(درسته) مورد سوم ترجمه بهتریه چون ترجمه دوم ممکن که این شبهه برای مخاطب اینجاد بکنه که منظور ما یک قرارداد بوده نه دو تا در حالی که منظور ما اون نکره بودن ونانشاس بودنشه
او قراردادی را ترجمه کرد(درسته وبهتره)
She is a prosecutor
او یک دادستان است ترجمه جالبی نیست.
a در اینجا ادات کلی سازه و بهتره بگیم او دادستان است. ذرباره هسته کلی داره صحبت میکنه کاری به معین یا نامعین بودنش نداره
A teacher should be active
دو جور میشه ترجمه کرد یک معلم باید...
اینجا نباید بگی معلمی....
یا اینکه معلم باید (به عبارت بهتر معلم اینجا به صورت کلی بهش اشاره شده اشاره به جنس معلم ها داره،
A most important rule here قاعده ای مهم، قاعده مهمی،یک قاعده مهم
ترجمه درستش: یکی از مهم ترین قواعد
قبل most important چه A بیاد چه The بیاد ترجمه most important باید سرجاش باشه. پس پیشوند هر چی میخوای بیار ولی به معنی هسته ای کار نداشته باش.
The بیاد ترجمه نمیشه.a بیاد پشت صفت عالی باید یکی از ترجمه بشه. یکی از مهم ترین قواعد سوال شاید یکی بگه اینجا که Rule جمع بسته نشده. جواب اینکه وقتی از میاد تورجمه به صورت جمع باید بیاریم پس میشه یکی از مهم ترین قواعد
مهم ترین قاعده غلطه چون اینجا نکره است.
برای ترجمه مهمترین قاعده The most important rule معنی اش میشه مهم ترین قاعده
Theرو خیلی وقت ها نباید اصلا ترجمه کنی.
a biggest book یکی از بزرگترین کتاب
a most beautiful flowers یکی از زیباترین گل ها
A man مردی بهتره تا یک مرد
I have rarely seen such a scene
a//an برای مشخص نمودن یک گروه به کار بره از یکی از استفاده میکنیم
A studet in my class asked this question
یکی از دانش آموزانم در کلاس این سوال را پرسید.به معنی یکی از
There should be a medicine for this disease.
گاهی باید a رو نوعی ترجمه کرد
باید نوعی دارو برای این بیماری باشد.
A book is a window into a new world.
ترجمه: کتاب پنجرهای رو به یک دنیای جدید است.
در این مثال کلمه a book به یک کتاب اشاره نمیکند، بلکه به همه کتابها اشاره میکند. در نتیجه book در این جمله اسم جنس است.
The گاهی اصلا لازم نیست ترجمه بشه.
گاهی به معنی مذکور ترجمه میشه.
The Law قانون مذکور
Ali gave me the book and i put the book on the table
کتاب مذکور را روی میز گذاشتم.
The hadian
The Hadians
اگه جمع بسته بشه اسم خاص میتونه با The بیاد
The america
The United sates
The hadians invented The airplane
اگه به یک اختراع داری اشاره میکنی چون تکه با The میاد ولی اگه منظورت اختراع نیست نباید The بیاری
I went by an airplane
اگه به عضوی از بدن اشاره میکنی بایدThe بیاری
The hurt pump the blood
ولی اگه به عضوی از بدن اشاره نمیکنه نباید با The بیاد
There was a heart of chalk on the table
قبل الات موسیقی هم The میاد
I played the piano
------------------------------
یک سری پسوند ها هست چشم بسته باید بگی فعل سازه. ify
یک سری پسوند ها اسم ساز اند با پسوند erمیان
(M1)(M2)(M3)Noun(m4)(m5)
M1همیشه قبل از M2 میاد.ترتیبش طبق مورد بالا است.
--------------------------------
بین است ومی باشد ترجمه است ترجمه درست تریه. میباشد از مصدر باشیدن میاد وچندان درست نیست.
در ترجمه Is
قرارداد الزام اور است.
قرارداد الزام اور هست.
هست به معنی وجود داشتنه(یعنی قرارداد الزام آور وجود دارد)
تنها جایی که از هست استفاده میکنیم در جایی که کلمه There میبینیم.
Thre is also a treaty of peace and
بین هست واست ترجمه است ترجمه درستیه.
Very دو تا ترجمه داره. یکی از رایج ترین ترجمه هاش به معنی اشاره(همین یا همان) هستش.
They are going to dscuss aboutthe very topic in this meeting
بعد Very اسم بیاد باید معنی همین یا همان بیاد.
This the very contract that i signed
این همان قراردادی است که من امضا کردم.
Very قبل صفت بیاد به معنی بسیار
معنی دیگه Very بسیار هستش
The very esential debate
بحث بسیار ضروری
---------------------
افعال مجهول تاحد امکان معلوم ترجمه بشه
The contract is signed قرارداد امضا شد.
The contract is singed by Ali نباید بگیم قرارداد امضا شد باید بگی علی قرارداد را امضا کرد فاعل ذکر بشه
The contract can be signed قرارداد را میتوان امضا کرد
ازترجمه مجهول زمانی استفاده میشه که فاعل معلوم نباشه اگر فاعل معلوم باشه درجملات قبلی ولو انکه ساختار جمله مجهوله بهتره جمله معلوم ترجمه بشه.
ادات کلی ساز The book is a window to the new world
---------------------------------
ادات کلی ساز سه نوعه
A prosecutor
The prosecutor
prosecutores
--------------------------------
ما با مفهوم کتاب به صورت کلی کار داریم.
اینجا The بایستی به صورت کلی ترجمه بشه یعنی: کتاب دریچه ای است به سوی جهانی جدید
Today a posecutor should be familier with AIS
امروزه دادستان باید با هوش های مصنوعی اشنا باشد
امروزه دادستان باید با هوش مصنوعی اشنا باشد.
امروزه دادستان ها باید با هوش مصنوعی اشنا باشد.
ادات کلی ساز دوم باید مفرد ترجمه بشه.
-------------------------------------
I dafted an agreement
بعد مفعول نکره را ترجمه نمیشه
من موافقنامه ای را تنظیم کردم
من موافقتنامه تنظیم کردم.
He is such a boy ! برای بیان حالت تعجبی( با چه ترجمه بشه
It was such a book!
چه کتابی بود!
چه پسری است!
Such a book
چنین چنان کتابی
Such books
چنین کتاب هایی
با Such as مثل مانند
اسم خاص the نمیگیره The Ali نداریم
The canand
The America
مگر که اسم خاص جمع بسته بشه
The United states of america
The ALi,s
The same یک،مشابه
Ali and his brother live in the same house
نباید همان ترجمه بشه
Same باید
یک ترجمه بشه
Ali and reza use the same car
همان ترجمه نشه
بگو از یک ماشین استفاده میکنند
I drove the same car In my car
از همین ماشین استفاده (ترجمه نشه)
بهتره مشابه ترجمه بشه
من مشابه همین ماشین رانندگی
او ا او اوی در an فقط به صدا توجه کن
an Hour
an orange
a university
a student
a street
Some books
یعنی چند کتاب
Some book کتابی
SOme با اسم مفرد بیاد نکره ساز میشه چند کتاب غلطه
SomeTime یک زمانی
Some thing چیزی
Some body فردی
ُSome water مقداری اب
Some timeمقداری زمان
SomeTime یک زمانی مفرد میاد
It took me some time to fix Ali’s car
مقداری
I spend some time listening to Arabic music every day
she’ll call you sometime tomorrow morning
یک وقتی یک زمانی
Some book با اسم قابل شمارش مفرد بیاد کارش نکره سازیه وی نکره ترجمه کن
کتابی
چند کتاب غلطه
باید بگی کتابی
نکره سازه
تعدادی کتاب غلطه
باید بگی کتابی
((ی نکره))باید ترجمه بشه نبادی ((چند ))ترجمه بشه
some node should be removed
گره ای (یک گره) باید برداشته شود
مثل somebody یک نفر یا نفری
My Dad sometimes thinks we should never have moved here
she’ll call you sometime tomorrow morning
اون خانم فردا صبح با شما تماس خواهد گرفت( دقیقا مشخص نیست چه ساعتی از صبح تماس خواهد گرفت
Let’s get together for eatting lunch sometime
زمانی//وقتی
بیا یه روزی با هم بریم بیرون نهار بخوریم.
Sometimes
برخی اوقات
Some time
مقداری وقت
Give me some time to do my task
من به مقداری وقت نیاز دارم
I need some time to finish my task
اگه نچسب باشه به معنی مقداری وقت
some وقتی با عدد میاد قید میشه(( حدوده)) ترجمه میشه
بعضی غلطه
Some 5 hunderd student
حدود 500 دانشجو
Sometime
Sometimes یک قید زمان است که به معنای گاهی اوقات یا بعضی وقتها استفاده میشود.
به عنوان مثال: من گاهی اوقات صبحانه نمیخورم.
Sometime از نظر گرامری به عنوان یک صفت مفعول مورد استفاده قرار میگیرد، و به معنای مرتبط با یک زمان خاصی استفاده میشود.
Did you see any birds به معنی هیچ
بعد
each,every,either,neither همیشه اسم مفرد وفعل مفرد میاد
Each Contains فعله با S میاد
Every stuedent اسمه بدون S میاد
each bags
many books تعدادی کتاب غلطه باید بگی تعداد زیادی کتاب//بسیاری از این اسمه جمعه
several quetions were asked in this
سوالات متعددی پرسیده شد
several چند//تعدادی
Given that با فرض اینکه
Provided that با شرط انیکه
- ۰۲/۱۲/۱۰