رهاورد

محلی برای اشتراک تجربیاتم در زبان

رهاورد

محلی برای اشتراک تجربیاتم در زبان

ما در ترجمه قرار نیست که عبارت به عبارت ترجمه کنیم.

مثال Take up your pallet

------------

I cant afford  to run a car on my salary

It was so hot that the butter ran

The smoke makes my eyes run

The story runs that she poisened her...

The lease on my house has only a year t run

He used to run arms into other countries

---------------------------------

He drafted an agreement this week.

2 حالت میشه ترجمه کرد.

او یک قراردادی را ترجمه کرد (غلطه)

او یک قرارداد را ترجمه کرد(درسته) مورد سوم ترجمه بهتریه چون ترجمه دوم ممکن که این شبهه برای مخاطب اینجاد بکنه که منظور ما یک قرارداد بوده نه دو تا در حالی که منظور ما اون نکره بودن ونانشاس بودنشه

او قراردادی را ترجمه کرد(درسته وبهتره)

 

She is  a prosecutor 

او یک دادستان است ترجمه جالبی نیست.

a در اینجا ادات کلی سازه و بهتره بگیم او دادستان است. ذرباره هسته کلی داره صحبت میکنه کاری به معین یا نامعین بودنش نداره

  A teacher should be active

دو جور میشه ترجمه کرد یک معلم باید...

اینجا نباید بگی معلمی....

یا اینکه معلم باید (به عبارت بهتر معلم اینجا به صورت کلی بهش اشاره شده اشاره به جنس معلم ها داره،

 

A most important rule here قاعده ای مهم، قاعده مهمی،یک قاعده مهم

ترجمه درستش: یکی از مهم ترین قواعد

قبل  most important  چه A بیاد چه The بیاد ترجمه most important  باید سرجاش باشه. پس پیشوند هر چی میخوای بیار ولی به معنی هسته ای کار نداشته باش.

The بیاد ترجمه نمیشه.a بیاد پشت صفت عالی باید یکی از ترجمه بشه. یکی از مهم ترین قواعد سوال شاید یکی بگه اینجا که Rule جمع بسته نشده. جواب اینکه وقتی از میاد تورجمه به صورت جمع باید بیاریم پس میشه یکی از مهم ترین قواعد

مهم ترین قاعده غلطه چون اینجا نکره است.

برای ترجمه مهمترین قاعده The most important  rule معنی اش میشه مهم ترین قاعده

Theرو خیلی وقت ها نباید اصلا ترجمه کنی.

 a biggest book یکی از بزرگترین کتاب

a most beautiful flowers  یکی از زیباترین گل ها

A man مردی بهتره تا یک مرد

 

 

I have rarely seen  such a scene

a//an برای مشخص نمودن یک گروه به کار بره از یکی از استفاده میکنیم

 A studet in my class asked this question

یکی از دانش آموزانم در کلاس این سوال را پرسید.به معنی یکی از 

There should be  a medicine for this disease.

گاهی باید a رو نوعی ترجمه کرد

باید نوعی دارو برای این بیماری باشد. 

A book is a window into a new world. 

 

ترجمه: کتاب پنجره‌ای رو به یک دنیای جدید است.

 

در این مثال کلمه a book به یک کتاب اشاره نمی‌کند، بلکه به همه کتاب‌ها اشاره می‌کند. در نتیجه book در این جمله اسم جنس است.

 

 

The گاهی اصلا لازم نیست ترجمه بشه.

گاهی به معنی مذکور ترجمه میشه.

The  Law  قانون مذکور 

Ali gave me the book and i put the book on the table 

کتاب مذکور را روی میز گذاشتم.

 

The hadian

 

 

The Hadians

اگه جمع بسته بشه اسم خاص میتونه  با The بیاد

The america

The United sates 

 

The hadians invented The airplane 

اگه به یک اختراع داری اشاره میکنی چون تکه با The میاد ولی اگه منظورت اختراع نیست نباید The بیاری

I went by an airplane  

اگه به عضوی از بدن اشاره میکنی بایدThe بیاری 

The hurt pump the blood 

ولی اگه به عضوی از بدن اشاره نمیکنه نباید با The بیاد

There was a heart of chalk on the table 

قبل الات موسیقی هم The میاد

I played the piano

------------------------------

یک سری پسوند ها هست چشم بسته باید بگی فعل سازه. ify

 

یک سری  پسوند ها اسم ساز اند با پسوند erمیان

(M1)(M2)(M3)Noun(m4)(m5)

M1همیشه قبل از M2  میاد.ترتیبش طبق مورد بالا است.

--------------------------------

بین است ومی باشد ترجمه است ترجمه درست تریه. میباشد از مصدر باشیدن میاد وچندان درست نیست.

در ترجمه Is

قرارداد الزام اور است.

قرارداد الزام اور هست.

هست به معنی وجود داشتنه(یعنی قرارداد الزام آور وجود دارد)

تنها جایی که از هست استفاده میکنیم در جایی که کلمه There میبینیم.

Thre is also a treaty of peace and 

بین هست واست ترجمه است ترجمه درستیه.

Very دو تا ترجمه داره. یکی از رایج ترین ترجمه هاش به معنی اشاره(همین یا همان) هستش.

They are going to dscuss aboutthe very topic in this meeting 

بعد Very  اسم بیاد باید معنی همین یا همان بیاد.

This the very contract that i signed 

این همان قراردادی است که من امضا کردم.

Very قبل صفت بیاد به معنی بسیار

معنی دیگه Very  بسیار هستش

The very esential debate

بحث بسیار ضروری

---------------------

افعال مجهول تاحد امکان معلوم ترجمه بشه

The contract is signed قرارداد امضا شد.

 The contract is singed by Ali نباید بگیم قرارداد امضا شد باید بگی علی قرارداد را امضا کرد فاعل ذکر بشه

The contract can be signed قرارداد را میتوان امضا کرد

ازترجمه مجهول زمانی استفاده میشه که فاعل معلوم نباشه اگر فاعل معلوم باشه  درجملات قبلی  ولو انکه ساختار جمله مجهوله بهتره جمله معلوم ترجمه بشه.

ادات کلی ساز The book is a window  to the new world

---------------------------------

ادات کلی ساز سه نوعه

A prosecutor 

The prosecutor

prosecutores

--------------------------------

ما با مفهوم کتاب به صورت کلی کار داریم.

اینجا The بایستی به صورت کلی ترجمه بشه یعنی: کتاب دریچه ای است به سوی جهانی جدید

Today a posecutor should be  familier with AIS

امروزه دادستان باید با هوش های مصنوعی اشنا باشد

امروزه دادستان باید با هوش مصنوعی اشنا باشد.

امروزه دادستان ها باید با هوش مصنوعی اشنا باشد.

ادات کلی ساز دوم باید مفرد ترجمه بشه.

-------------------------------------

I dafted an agreement 

بعد مفعول نکره را ترجمه نمیشه

من موافقنامه ای را تنظیم کردم

من موافقتنامه تنظیم کردم.

 

He is such a boy ! برای بیان حالت تعجبی( با چه ترجمه بشه

It was such a book!

چه کتابی بود!

چه پسری است!

Such a book 

چنین چنان کتابی

Such books 

چنین کتاب هایی

با Such as  مثل مانند

 

 

اسم خاص the نمیگیره The Ali نداریم

The canand

The America

مگر که اسم خاص جمع بسته بشه

The United states of america

The ALi,s

 

 

 

The same یک،مشابه

Ali and his brother live in the same house

نباید همان ترجمه بشه

Same باید

یک ترجمه بشه

Ali and reza use the same car

همان ترجمه نشه

بگو از یک ماشین استفاده میکنند

 I drove the same car In my car

از همین ماشین استفاده (ترجمه نشه)

بهتره مشابه ترجمه بشه

من مشابه همین ماشین رانندگی

 

او ا او اوی در an فقط به صدا توجه کن 

an Hour

an orange 

a university

a student 

a street

 

Some books 

یعنی چند کتاب 

Some book کتابی 

SOme با اسم مفرد بیاد نکره ساز میشه چند کتاب غلطه

SomeTime  یک زمانی 

Some thing چیزی

Some body فردی 

 

 

ُSome   water مقداری اب

Some   timeمقداری زمان

SomeTime  یک زمانی مفرد میاد

It took me some time to fix Ali’s car

مقداری

I spend some time listening to Arabic music every day

 

she’ll call you sometime tomorrow morning

یک وقتی یک زمانی

 

 

 Some book با اسم قابل شمارش مفرد بیاد کارش نکره سازیه وی نکره ترجمه کن

کتابی 

چند کتاب غلطه

باید بگی کتابی

نکره سازه

تعدادی کتاب غلطه

باید بگی کتابی

((ی نکره))باید ترجمه بشه نبادی ((چند ))ترجمه بشه

some node  should be  removed

گره ای (یک گره) باید برداشته شود

مثل somebody یک نفر یا نفری

 

My Dad sometimes thinks we should never have moved here

 

she’ll call you sometime tomorrow morning

اون خانم فردا صبح با شما تماس خواهد گرفت( دقیقا مشخص نیست چه ساعتی از صبح تماس خواهد گرفت

 

Let’s get together for eatting lunch sometime

زمانی//وقتی 

بیا یه روزی با هم بریم بیرون نهار بخوریم.

Sometimes 

برخی اوقات

 

Some time

مقداری وقت

Give me some time to do my task

من به مقداری وقت نیاز دارم

 I need some  time to finish my task 

اگه نچسب باشه به معنی مقداری وقت

 

some وقتی با عدد میاد قید میشه(( حدوده)) ترجمه میشه

بعضی غلطه 

 Some 5 hunderd student

حدود 500 دانشجو 

 

Sometime

 

Sometimes یک قید زمان است که به معنای گاهی اوقات یا بعضی وقتها استفاده میشود.

به عنوان مثال: من گاهی اوقات صبحانه نمیخورم.

 Sometime از نظر گرامری به عنوان یک صفت مفعول مورد استفاده قرار میگیرد، و به معنای مرتبط با یک زمان خاصی استفاده میشود.

 

Did you see any birds به معنی هیچ

بعد 

each,every,either,neither  همیشه اسم مفرد وفعل مفرد میاد

Each Contains  فعله با S میاد

Every stuedent اسمه بدون S میاد

each bags

many books  تعدادی کتاب غلطه باید بگی تعداد زیادی کتاب//بسیاری از  این  اسمه جمعه 

several quetions were asked  in this 

سوالات متعددی پرسیده شد

several چند//تعدادی

 

 

 

 

Given that با فرض اینکه

Provided that با شرط انیکه

 

 

  • Ali Hadian

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی